◄ کتاب و کتابخوانی از نگاه رهبر
از آنجا که تغییرات اساسی و بنیادین در هر جامعه، وابستگی کامل به همۀ نهادهای فکری و فرهنگی آن جامعه دارد، و نیز به دلیل اهمیت کارآیی و شدت تأثیرگذاریای که در مسائل فرهنگی مشهود است، میتوان به این درک و دریافت رسید که رهبران خردمند و جوامعِ خواهان پیشرفت و اعتلاء، همواره باید نگران اوضاع فرهنگی خود باشند؛ چه آنکه هر تحول و جهش مطلوبی، در پرتو رشد فرهنگی حاصل میشود و به بار مینشیند.
خوشبختانه برخورداری فرهنگ ارزشمند ما از ریشههای قوی و مانا، نگرشها و پویشهای فرهنگی ما را قدرت و استحکام فزایندهای میبخشد؛ زیرا ما با فرهنگی رشد کردهایم که تمامی جلوههای افتخارآفرینَش، نمودهای راستین فرهنگیاند. نخستین جلوۀ باشکوه چنین ارزشی را میتوان در ابتدای برنامههای پیامبر عظیمالشأن اسلام یافت، که رسالتش را با فرمانِ «خواندن» از سوی خداوند آغاز میکند و پی میگیرد. در همین فرهنگ مقدس است که خداوند یگانه، به قلم و حرمت آن سوگند یاد میکند و معجزۀ جاودانۀ آخرین سفیر الهی را یک کتاب آسمانی تشکیل میدهد.
این نشانههای روشن، به افزودۀ پیشینۀ پُربار فرهنگی ما، یعنی شمار کتابها و کتابخانهها و کتابنگاران، و ظهور و وجود بزرگان و نامآوران و اهالی دانش و اندیشه و بینش در عرصۀ شکوفایی تمدن و گسترش فرهنگ مطلوب، ما را متقاعد میسازد که «کتاب» را یکی از برترین، زیباترین و مهمترین تجلیات فرهنگی بدانیم و آن را از گرانسنگترین پدیدهها و میراث بشری به شمار آوریم.
کتاب، حتی در روزگار پیشرفتهای چشمگیر بشر در عرصههای دانش و نوآوری و فرهنگ، نه تنها اهمیت خود را از دست ننهاده، که ابعاد گستردهتر و تازهتر و جلوههایی پایدارتر یافته است. بیگمان، آنان که گامهای بلندی در وادی پیشرفتهای گوناگون برداشتهاند، هرگز با کتاب و کتابخوانی بیگانه نبودهاند و یا اقبالی اندک بدان نداشتهاند؛ بلکه مطالعه را به عنوان یک عنصر اصلی و ضروری در زندگی خود دانستهاند.
کتاب باید والاترین جایگاه را در گسترههای فردی و اجتماعی دارا باشد؛ حال آنکه سوگمندانه و به دلایلی گوناگون، اکنون کتاب از چنین موقعیتی به شایستگی در جامعۀ ما برخوردار نیست و هنوز مطالعه به عنوان یک نیاز دایمی برای همگان مطرح نمیباشد. این مسئله، با توجه به چنان پیشینۀ درخشان و درک ضرورتها و نیازهای این زمان، درخور تأمل فراوان است و بازنگری آن باید از اولویتهای زندگانی ما باشد.
عنایت به این مهم، بهویژه با اهتمام و تأکیدی که مقام معظم رهبری به طور مداوم در زمینۀ رشد و گسترش فرهنگ کتاب و کتابخوانی در جامعه دارند، از یکسو، و به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی ، باعث فراهم آمدن این مجموعه (حاوی گوشه هایی از نگرش رهبر معظّم انقلاب اسلامی به موضوع کتاب و کتابخوانی) شد . امید است که تدوین این مجموعه، دستمایۀ اندیشیدنِ هر چه بیشتر به اهمیت موضوع شود و شور و رغبت به مطالعه را در دلهای همگان برانگیزاند و به زدودن گرد فراموشی یا غفلت از چهرۀ کتاب و کتابخوانی مدد برساند؛ چندان که کتاب هماره بر چکاد اندیشهها و دلها بدرخشد و پیوسته بر ستیغ زندگانی در تجلی و نورافشانی بماند.
(مجموعه کامل را می توانید از کتاب «کتاب و کتاب خوانی در آیینه رهنمودهای مقام معظم رهبری» منتشره توسّط دفتر نشر فرهنگ اسلامی ،مطالعه نمایید.)
● منبع: سایت - باشگاه اندیشه - به نقل از سایت سوره
تولید و نشر کتاب را به تعبیری میتوان یکی از نمودهای مهم رشد فرهنگی یک جامعه دانست. این عرصه، آنچنان والا و ارجمند است که هر چه در بیان ضرورت و اهمیت آن سخن گفته شود، بسنده نخواهد بود. هم از این روی، مسئولیت آنان که بدین مهم میپردازند، نیز، هم بسیار است و هم حساس. رهپویان این وادی فراخ و فخیم، میباید پیوسته چشمانداز کار سترگ خود را پیش چشم داشته باشند و با هوشمندی، دقت و ظرافت کامل، و نیز با درک نیازهای فرد و جامعه، بذل توجه به گروههای مخاطب خویش، مبادرت به تولید و نشر آثار نمایند.
بدیهی است که شناخت شرایط و موقعیتهای زمانی و مکانی و حتی توجه به رویدادهای جهانی، میتواند به ثمربخش شدن هر چه بیشتر نتایج کار مدد برساند. گام نهادن در چنین گسترۀ عظیمی، به نوآوری، خلاقیت و عرضۀ هنری آثار ماندگار نیازمند است؛ همچنان که در سنگر تولید و انتشار، به عنوان خط مقدم جبهۀ فرهنگ، شرکت در جهادی تدافعی، به منظور مقابله با حملههای پیدرپی فرهنگی دشمنان، یک ضرورت محسوس و غیر قابل انکار است.
در واقع، رزمندگان این جبهه، باید به طور همزمان در دو سنگر و خاکریز شرکت جسته و با هوشمندی دست به ایثار بزنند: سنگر پاسداری از ارزشها و رفع نیازهای داخلی، و خاکریز صفآرایی در برابر تهاجم دشمنان و رد شبهات و القائات بیگانگان. البته پویایی، پیوستهکاری و سختکوشی این گروه، در گرو حمایتهای شایستۀ مسئولان بخشهای فرهنگی کشور است.
ضرورت آنی، نیاز هماره
گرچه اکنون کتابهای فراوانی با عناوین و موضوعات گوناگون انتشار مییابد، اما هنوز در بسیاری از زمینهها کمبود آثار برجسته یا قابل قبول، به روشنی محسوس است. رفع چنین نقیصهای برای جامعۀ پویای ما، یک ضرورت گویاست؛ به گونهای که انتشار کتاب در همۀ موضوعات را بایستی یک ضرورت آنی و یک نیاز همیشگی دانست:
من میخواهم از متفکران کشورمان خواهش بکنم که به مسئله ارائه و تولید کتاب خوب و لازم برای مردم، به چشم یک نیاز فوری جامعه و کشورشان نگاه کنند. اگرچه به بحمد الله ما کتاب خوب در جامعهمان داریم، لیکن جای خالی و کمبود هم بسیار داریم. خیلی از کتابها را ما نداریم. خیلی از موضوعات هست که دربارۀ آنها چیزی نداریم، یا چیز قابل عرضهای نداریم. در حالی که دیگران در کشورهای دیگر در زمینۀ موضوعات گوناگون، گاهی دهها هزار عنوان کتاب و تألیف دارند، اما دربارۀ همان موضوعات، تعداد کتابهایمان انگشتشمار است! ...حتی در موضوعاتی که ما در آنها سابقه و خبرگی و زمینههای زیاد آگاهی و دانش را هم داریم، تعداد کتابهایمان اندک است. حقیقتاً در زمینۀ ارائه موضوعات لازم، کار شایستهای در گذشته نکردهایم. کتاب را به صورت یک چیز لوکس و تشریفاتی و مخصوص یک عدۀ خاص نگریستیم؛ نه به صورت یک وسیلۀ لازم برای همۀ مردم.
مقام معظم رهبری پس از بیان این مسئلۀ مهم، بر تلاش گسترده به منظور رفع این نقیصه تأکید میکنند:
ما باید این نقیصه را جبران کنیم؛ هم به عهدۀ مؤلفان و محققان و نویسندگان و هنرمندان تکلیف سنگینی در این زمینه بار هست، و هم به عهدۀ دستاندرکاران تهیه و تولید کتاب و نشر و دستگاههایی که آنها را پشتیبانی میکنند.
در حالی که افراد ناهماهنگ با انقلاب، مجدّانه با تولید و نشر آثار خویش، حجم گستردهای از اندیشههاشان را در گسترۀ جامعه میپراکنند، آیا ما خودیها در برابر این غریبهها نباید به تولید انبوهی از کالاهای فرهنگی ـ از جمله کتاب ـ به گونهای سنجیده و گسترده و به طور مستمر بپردازیم؟
آن کسانی که هماهنگ با انقلاب نیستند، دستشان باز است؛ ترجمه میکنند و رمان و نمایشنامه و تاریخ مینویسند؛ تحقیق جامعهشناسی عرضه میکنند ...که آدم مبهوت میماند از اینکه این همه کتاب دارد عرضه میشود. آماری که ما از عرضۀ کتاب در جمهوری اسلامی داریم، بخش مهمش اینهاست. اینها متعلق به ما نیست؛ اینها غریبه است. بسیاری از کتابها بود که در رژیم گذشته به خاطر آن گرایشهای چپ و دیگر مسائل، ممنوع الترجمه بود و از چاپ آنها جلوگیری میشد؛ ولی الان به برکت آزادی در نظام جمهوری اسلامی، آزادانه ترجمه میشود! خیلی خوب، بشود، ما حرفی هم نداریم؛ تا آنجایی که متعرضانه نباشد، اشکالی ندارد؛ اما در کنارش ما بایستی کتاب بدهیم.
اهمیت تولید کتاب
نقش ارزشمند کتاب و اهمیت تولید کتاب به اندازهای است که در هر فرصتی باید آن را شایستۀ یادآوری دانست. مقام معظم رهبری ضمن بیان نکتهای تاریخی، به این مسئلۀ مهم چنین اشاره میکنند:
از ورود ناپلئون به مصر ـ که یک چاپخانه هم با خودش آورد ـ ببینید استعمارگران چگونه عمل میکردند، ما چگونه عمل میکنیم. آن روزی که ناپلئون به مصر آمد، فقط یک سردار جنگی بود؛ امپراتور نبود و هنوز سلطنت و حکومت نداشت. او به عنوان یک نیروی اشغالگر و معارض با انگلیس، در آنجا پایگاه درست کرد و با خودش یک چاپخانه آورد. مسئلۀ چاپ و نوشتن و کتاب، این قدر اهمیت دارد. ناپلئون با خودش چاپخانه وارد مصر کرد... فرانسویها تقریباً دو سال در مصر بودند و در این مدت، دو یا سه مجله منتشر کردند. در حقیقت، روشنفکری عربی مصری، از زمان ناپلئون شروع شد.
سرمایهگذاریهای فرهنگی
هر چه در زمینۀ رشد فرهنگ و نشر خواندنیهای مفید بیشتر سرمایهگذاری شود، و هر چه بودجه و امکانات در این راه به کار گرفته شود، گرچه شاید در آغاز توجیه اقتصادی نداشته باشد و تنها، مصرفکنندۀ هزینهها جلوه کند، اما در نهایت، به رشد و اعتلای فرهنگ و به سود افراد جامعه خواهد بود:
در کار فرهنگی نباید مسئلۀ پول و بودجه، یک مشکل عمده به حساب آید؛ به این معنا که مشکلات و نقایص فرهنگی را در ردیف نیازهای بودجهای و در آخرهای لیست قرار ندهیم؛ بلکه در اولهای لیست ـ اگر نگوییم در ردیف اول ـ قرار بدهیم. اگر درست فکر بکنیم، این به صرفۀ اقتصادی مملکت هم است. یعنی از اینکه بودجه و امکانات بیشتر را به کارهای فرهنگی ـ بهخصوص فرهنگ آموزشی ـ متوجه کنیم، کشور زیان نخواهد کرد؛ زیرا که خود این برای آیندۀ کشور تولید امکانات میکند.
سیاستگذاری در عرصۀ ادب و هنر
به طور کلی در کار تولید و نشر آثار ـ بهویژه در زمینههای ادبی و هنری ـ یک سیاستگذاری اصولی، روشن و مدون، به منظور اعتلای کار، شناخت نقصها و کمبودها و یافتن راهکارهای ارائۀ بهتر آثار، و نیز به منظور کسب آمادگی کامل برای اجرا، ضرورتی انکارناپذیر مییابد:
ادبیات و هنر انقلاب، برای رشدش، تعلیماتش، جهتگیریهایش، و برای شناخت کمبودها و تدبیری برای پُر کردن آنها، یک سیاستگذاری کلی لازم دارد. بررسی شود که ما امروز در چه زمینههایی از هنر کمبود داریم؛ کجای ادبیات ما نقص دارد؛ چگونه میشود این نقصها را برطرف کرد؛ از چه دستگاهی میشود کمک گرفت؛ چه مدیریتهایی باید سر کار باشند. ...بنابراین،، تصمیمگیری روی سیاستهای کلی ادبیات و هنر، یکی از کارهاست.
سیاست چاپ و نشر
در زمینۀ چاپ و انتشار کتاب هم طبعاً باید خط مشی مشخص و جهتگیریهای سنجیدهای وجود داشته باشد. حال آیا سیاست مدوّنی در این زمینه وجود دارد یا نه؟ پاسخ این پرسش را از بیان مقام معظم رهبری میخوانیم:
اینکه آیا سیاستی وجود دارد یا نه، این را قاعدتاً باید وزارت ارشاد به شما بگوید و پاسخ دقیق را آنجا به شما خواهند داد. من بعید هم میدانم که هیچ سیاستی نباشد؛ قاعدتاً در این زمینه سیاستها و خط مشیها و جهتگیریهایی هست. البته هر چه بگذرد، طبیعتاً بهتر خواهد شد. من حالا که نگاه میکنم، از نوع کتابهایی که دارد عرضه میشود، نوع مطالبۀ مردم و رغبت و تقاضای آنان را حس میکنم. من از بعضی از ناشران میپرسیدم که فروشتان چطور است، پاسخهایی که میدادند، برای ما روشن میکند که مردم به چه چیزهایی بیشتر رغبت دارند؛ که حالا ممکن است بعضی از اینها هدایت شده باشد؛ یعنی دستگاه فرهنگی کشور، مردم را به سمت علاقۀ خاصی و بهنوعی از کتابها هدایت کرده باشد؛ اما ممکن هم هست که نه، بدون هدایت آنها باشد و خود مردم خواسته باشند. به هر تقدیر، یک جهتگیری کلی نسبتاً مطلوبی مشاهده میشود.
*
ما در زمینۀ کتاب چند تکلیف مهم بر عهده داریم. یک تکلیف این است که کتابِ خوب تولید کنیم و در صحنهها و عرصههای فکری مختلف، کتاب به وجود بیاوریم؛ ...یعنی کل کشور و طبقۀ اهل فرهنگ کشور چنین تکلیفی دارند.
*
ما الان در زمینههای گوناگون دچار کمبود کتابیم. البته حجم کتاب بالا رفته است، ...ولی باز هم کتاب کیفی کم داریم. منظورم کتاب علمی متخصصان نیست؛ نه، همین کتابهایی را که عامۀ مردم احتیاج دارند بدانند؛ چه کتابهایی در بخشهای مختلف دینی، از عقاید و تاریخ دین و امثال آن گرفته، چه کتابهای سیاسی و کتابهای مربوط به مسائل اجتماعی و مسائل تاریخی. ما راجع به اینها کتاب سنگین و وزین و متقن ـ که انسان خاطرجمع باشد این کتاب در اختیار مردم قرار میگیرد و سطح فکر را بالا میبرد ـ کم داریم. بایستی ما اینها را تکثیر کنیم، تا قدرت انتخاب برای مردم به وجود بیاید. ...فرضاً شما وارد کتابفروشی میشوید، میگویید که در فلان زمینه ـ مثلاً تاریخ مشروطیت ـ کتاب میخواهم. شما را به دو، سه کتاب ارجاع میدهند؛ میبینید که یکی از آن کتابها طولانی است، یکی خوشقلم نیست، یکی یک مشکل دیگر دارد؛ خوشتان نمیآید و رها میکنید. ما باید به قدری در این زمینههای خاص کتاب داشته باشیم که هر مراجعهکنندهای غایت و مطلوب خود را آنجا پیدا کند. باید کتاب کوتاه، بلند، آسان و عمیق داشته باشیم. باید تنوع در موضوعات و تنوع در کتابهای دارای موضوع واحد داشته باشیم؛ البته همه هم متقن و صحیح باشد، که ما متأسفانه این را نداریم. ذهنها بایستی از این جهت بتوانند خودشان را آنچنان که ممکن است، از این سرچشمه سیراب کنند.
*
به مسئلۀ هنر و زیبایی خیلی اهمیت بدهید؛ نگویید اهمیتی ندارد. در چاپ، در حروفچینی، در صفحهبندی، در چگونگی آرایش و نقطهگذاری مطالب و تنظیم صفحات و ایجاد فاصلههای مناسب باید دقت کرد. حتی با انتخاب حروف زیبا، شما میتوانید تأثیر بیشتری برای مطلب و فکر خودتان تدارک ببینید.
*
در فراهم آوردن آثار، باید دو نیاز یا دو جنبۀ مهم را در کشور ما در نظر گرفت. ...یکی عبارت است از شناسایی نیاز فعلی... کشور و جامعه در بخشهای مختلف و تأمین آن، و دوم کمک به پیشرفت دانش در سطح جهان و آوردن ارمغانهای نو و هدیه کردن آن به بشریت؛ هر دو با هم باید مورد توجه قرار بگیرد.
اگر ما فقط غرق در نیازها شدیم و محققان و مؤلفان دانشمند و انسانها و مغزهای کارآمد ما از نوآوری غفلت کردند، عقب خواهیم ماند. البته به بشریت لطمه میخورد، چون جزئی از بشریت هستیم؛ اما به ما هم لطمه خواهد خورد و پیام ما هم ناگفته خواهد ماند.
تولید کتاب خوب، در واقع گام مؤثری برای ترغیب مردم به مطالعه است. در این زمینه، هم باید از «هنر» بهره گرفت و هم از «هنرمندان و نویسندگان»، تا امکان ارائۀ کتاب به برترین شکل و شیوۀ ممکن و با بهترین کیفیت و محتوا فراهم آید و در نتیجه، کتاب و مطالعه جایگاه واقعی خود را در جامعه بیابد:
نفس عرضۀ کتاب، نفس کشاندن مردم به میدان مطالعۀ کتاب، کار مفیدی است. کوشش کنید که... بیشتر به کیفیت پرداخته بشود. ...ارائۀ نوع کتاب، ...موضوعاتی که ارائه میشود، همهاش مؤثر است. ...بایستی بهترین کارها را از لحاظ نحوۀ ارائه، هنر و قالب انتخاب کرد؛ والّا اگر شما به وجود محتوا و به قالب اهمیت ندادید، فرهنگ مملکت زیان خواهد دید.
...جوانان هنرمند را دعوت کنید، دستشان را بگیرید و بگویید شما خودتان ببینید چه کار میتوانید بکنید. بیایند طرحهایتان را ببینند و بگویند ما چه کم داریم.
گسترش شمارگان نشر
بیگمان کتابخوانی به عنوان یک پدیدۀ عظیم و سنت فرهنگی رو به رشد و رایج، باید چنان گسترش شتابناکی بیابد که منجر به افزایش رو به تزایدِ شمارگان نشر کتاب شود:
تکلیف بعدی این است که کتابخوانی به عنوان یک سنت رایج دربیاید و همه در کشور کتابخوان بشوند... و کتاب به یک عده از افراد جامعه اختصاص پیدا نکند. ...بعضی از ناشران به من میگفتند که ما تشکر میکنیم از اینکه میبینیم فرهنگ کتابخوانی توسعه پیدا کرده است و مردم به کتاب تمایل بیشتری نشان میدهند. ...البته اگر ما به آن حدی برسیم که مورد نظر من است، آن وقت بایستی تعداد کتابهایی که هر بار چاپ میشود، از دو هزار و پنج هزار و ده هزار، به دویست هزار و سیصد هزار برسد؛ یعنی اینگونه بایستی کتاب در جامعه پخش بشود. ...از این شصت میلیون جمعیتی که امروز هستیم، تعداد کثیری هستند که اینها اهل کتاباند، اهل سوادند و بیشتر هم خواهند شد؛ رو به تزاید است. اگر همه کتابخوان بشوند، ما بایستی کتاب زیادی در دسترس اینها داشته باشیم.
سلام وبلاگ شما جالبه خسته نباشید فقط زمینه قالبتان چشم رو اذیت می کنه.
سلام ممنون از پیشنهادتون
در اولین فرصت مشکل قالب را حل می کنم
بازم به ما سر بزنید