روغن زیتون طبیعی از میوه های زیتون تازه تهیه و بلافاصله بسته بندی می شود. اگر روغن گیری از زیتون سالم و تازه انجام شود بوی نامطبوع زیتون را دارا نخواهد بود و برای مصرف خوراکی بسیار مناسب خواهدبود.
متاسفانه تقلب در این روغن توسط تولیدکننده ها یا برخی توزیع کننده ها انجام می شود بدین صورت که حدود 30 الی 50 درصد از روغن های دیگری مثل روغن آفتابگردان به آن اضافه می نمایند. بدین ترتیب قیمت تمام شده آن کاهش می یابد. بنابراین سعی کنید به هیچ عنوان روغن را با قیمت های پایین واز منابع نامطمئن تهیه نکنید.
در روایات اسلامی به خواص این میوه اشاره هایی شده است که از جمله از پیامبر خدا( ص) فرمودند: " روغن زیتون بخورید و خود را با روغن زیتون چرب کنید ؛چرا که آن از درختی خجسته است ."
در کتاب زبان خوراکیها مرحوم غیاث الدین جزایری این گونه از خواص روغن (از زبان خود میوه زیتون) نوشته اند:
روغن میوه من به عنوان نرم کننده شکم و در موارد سنگهای صفراوی و قولنجهای کبدی و کلیوی و رفع یبوست و همچنین برای کارگرانی که با سرب کار میکنند اثر مفید دارد.
مقدار خوراک آن به عنوان ملین 30 تا 60 گرم، برای معالجه قولنجهای کبدی و سنگ کیسه صفرا 100 تا 400 گرم است. در قولنجهای کبدی و سنگهای صفراوی بهتر است دویست تا چهار صد گرم آن را تنقیه کنند و برای این کار بهتر است آن را با یک لیتر آب و یک زرده تخم مرغ بزنند تا به صورت نیم محلول در آمده و به صورت تنقیه به کار برند.
خوردن چهارده مثقال روغن من با آب گرم و جوشاندن جو مسهلی عالی است و جهت درد عضلات و سیاتیک و با آب گرم جهت رفع قولنج و دل پیچه و اخراج کرم معده و ریختن سنگریزههای کلیه و مثانه و درد مفاصل به کار میرود. روغن مالی با روغن من جهت تسکین درد عضلات و یا مرهمهای من جهت التیام زخمهای چرکی مفید است.
پیشینیان جهت روغن زیتون کهنه که هفت سال از عمر آن گذشته باشد خواص زیادی قائل بودند و رویهمرفته، جهت استعمال خارجی روغن کهنه بهتر از تازه است.
توصیه های پزشکان قلب به بیماران قلبی و کسانی که در معرض خطر سکته قلبی قراردارند استفاده از روغن خالص زیتون می باشد. چون کمترین عارضه را به همراه داشته و فواید زیادی دارد.
در یک روایت دیگر پیامبر خدا(ص) می فرمایند:" روغن زیتون بخورید و خود را با آن چرب کنید زیرا در آن درمان هفتاد درد است که جزام از جمله آنهاست ."
فواید روغن زیتون برای پوست:
احتمالاً درمورد “پاکسازی پوست با روغن” شنیده اید، روغن زیتون یکی از بهترین روغنهای گیاهی برای این کار است. این روغن تمام چربیهای اضافه، سلولهای مرده، کثیفیها و آلودگیهایی را که در منافذ پوست گیر کردهاند، جذب و از منافذ خارج میکند.
اگر این آلودگیها از پوست خارج نشوند، منافذ را میبندند. باید بدانید آکنه، جوشهای سرسیاه و سر سفید نتیجهی مسدود شدن منافذ پوست هستند.
خواص روغن زیتون برای مو:
روغن زیتون مواد غذایی حیاتی (آنتی اکسیدانها) را به پوست سر میرساند و رشد مو را تحریک میکند.
به این منظور میتوانید یک قاشق غذاخوری روغن زیتون را گرم کنید. (البته، مراقب باشید که فقط گرم شود و نجوشد.) سپس، بگذارید تا خنک شود تا پوست سر خود را با آن ماساژ دهید.
روغن زیتون منافذ کف سر شما را باز میکند، به عمق فولیکولها میرود و آنها را با مواد مغذی پر میکند.
ماساژ دادن آرام مو با روغن های ولرم مانند روغن زیتون نه تنها باعث بهبود گردش خون در پوست سر میشود، بلکه پوست سر را تقویت، بازسازی و نرم میکند، به رشد سریع مو کمک میکند و همچنین موجب تقویت پیاز مو و قوی، بلند و درخشان شدن مو میشود.
فروشندگان معتبر روغن زیتون:
در مشهد آقای موسوی که از عطاری های معروف هستند روغن زیتون خالصی تهیه می کنند که برای تهیه آن می توانید با ادمین پویش ارگانیک، به شماره 09357772819 در واتساپ پیغام دهید. خرید روغن زیتون در ظرف های نیم لیتری، 1 لیتری و 4 لیتری امکان پذیر خواهدبود.
امروز این دعا را در جمعی از دوستان نقل کردم، خوب برخی معترض شدند چرا به زبان فارسی دعایی نکردی.
اللهم احفظ لنا سیدنا و امامنا و نور عیننا و قلبنا الذی بین جنبینا قائدنا الخامنه ای
اشعار زیر را برای ایشان سرودم:
خوب البته یه توضیح هم لازم دارد:
علاقه ما به ولی فقیه، تنها علاقه ای از جنس محبت نیست، علاقه ای از سر ایمان است. علاقه ای است از سر اعتقاد.
اما بالاتر از آن، علاقه و محبت ما به اهل بیت (که سلام و درودخدا برآن ها باد) است. و مسلما بعد از خدای تعالی و معصومین، هرکس که در مسیر آن ها باشد محبوب و معشوق ماست.
ما سیدعلی را دوست داریم چون هم فرزند زهراست و هم عهده دار بالاترین مسئولیت در دوران غیبت و عصر حاضر است.
اگر عاشق امیرالمومنین هستی، کمیل و مقداد و ابوذر و مالک و سلمان هم محبوب تواند.
و این عشق و محبت تمام ناشدنی است.
زیاده جسارت است. تقدیم به دوستان عزیز:
خدایا سرورم را حفظ فرما
امام و نورچشمم حفظ فرما
چو قلبست جای او در سینه ما
خدایا رهبرم را حفظ فرما
سال گذشته به یک منطقه تقریبا بکر رفتیم به نام "دره کبک" جایی در اطراف سد طرق جای همه دوستان خالی
حدود سال 1368 بود من فقط 10 سال داشتم!
در آن روزهای کودکی با برادرم به دیدن فیلم های سینمایی ان دوران می رفتیم. نوستالژی های من از آن دوران بلمی به سوی ساحل، عقاب ها، گریز از شهر و فیلم بسیار حذاب "مهاجر" بود که داستانش مربوط به یک سری هواپیماهای کوچک کنترلی بود که موشک آرپیجی بهش وصل می شد و با کلی قارقار و سروصدا میرفت رو سر عراقیا!.
توی ذهن من اینکه بشود با کنترل از راه دور یک پهباد را روی سر دشمن برد و عکس گرفت و چند تا گلوله آرپیجی رو سرشون ریخت خیلی کار شاقی بود!
*************************************************
چند سال بعد از آن توی خبرها دیدم که یک هواپیمای عجیب و غریب به شکل خفاش سیاهی توسط آمریکا رونمایی شد که می گفتند هیچ راداری نمی تونه اونو شناسایی کنه!
من کمی مبهوت بودم و ...
*************************************************
سه سال پیش بود یکی از اون خفاش ها را روی هوا به دام انداختند و به غنیمت گرفتند.
خیلی خوشحال شدم.
*************************************************
حالا ما هم از اون هواپیماها داریم اما نه مثل اون قارقارک هایی که توی فیلم های بچگی ام می دیدم. یه نمونه خوبش با موتورجت و قابلیت شکاری و بمب افکن. که قابل رقابت با نمونه های آمریکایی خودشه.
حالا فقط احساس غرور می کنم. غرور !
*******
راستی اونایی که دم از فرار مغزها می زنند. آره با شمایم نه اون یکی، بله شما ! میشه بگید اگه مغز های اصلی ما فرار کرده بودند الان این همه تکنولوژی های نظامی پیشرفته رو کی می تونست بسازه؟
مغز های اصلی ما گمنامند کسی هم اونا رو نمیشناسه شاید همین آقایی باشه که الان اومد از سوپر سر کوچه شما ماست خرید.. اینها آدم هایی معمولی اند ولی افکاری زیبا واهدافی قشنگ توی سرشون دارند.
*************************
از همشون ممنونیم
ممنونیم که به ما یاددادید برای نخبه بودن فقط IQ لازم نیست. Iman و Qeyrat هم میخواد.
از همه نخبگان واقعی این سرزمین تشکر می کنم. که ما رو با تلاش هایشون شاد کردند.
برای ایام عاشورا با خانواده رفتیم سفر به قم. جای هم خالی. معمولا توی راه فرصتی پیش می آید که با دخترم گفتگو داشته باشیم. این بار صحبت از عاشورا و یاران امام حسین (ع) بود که رسیدیم به امام زمان (عج)
-بابا چرا امام زمان غایب ند؟
-چون یار کافی ندارند و ممکنه اگر دشمنا اونو ببینند مثل امام حسین (ع) شهیدش کنند.
-خوب مگه تو و مامان یار امام نیستید؟
-ما خیلی دوست داشتیم یارش باشیم ولی متاسفانه لیاقتشو نداشتیم
-(دخترم سکوت میکنه..)
-ادامه می دم که یارای امام باید گناه نکنن کارای بد انجام ندن و خیلی قوی باشن... ولی ما متاسفانه این طور نبودیم.
- بابا چطوری میشه یار امام زمان شد؟
(من سکوت کردم... چشمام خیس شد...)
-شمادخترم الان یار امام زمان هستی عزیزم. هرکودکی که به دنیا می آد یار امام زمانه. فقط باید مواظب باشه از توی لیست خط نخوره.
پدر مرحومم 30 سال کارمند ساده یک اداره بود که حداقل حقوق کارمندی را داشت. سال 1360 یک منزل در شهرستان خرید به 200 هزارتومان که نصفش وام بود که تا اواخر عمرش قسطش را می داد. نصف دیگرش را هم با قرض و پس انداز و فروش ارثیه پدری اش جورکرده بود. و دیگر هیچ نداشت جز صفا و سادگی! بعد از فوت پدر مرحومم، منزل ایشان (در سال 90) حدود 116 میلیون تومن فروخته شد.
حالا چطوری برخی از مدیران ارشد نظام اسلامی ما موقعی که لیست اموال و دارایی هایشان را به قوه قضائیه اعلام کردند دارایی های شخصی شان بین 800 تا 1000 میلیارد تومان اعلام شده است؟!!! حقوق کارمندی آنها چقدر بوده مگر؟ خدا بهتر می داند.
حالا بگذریم که فردای قیامت می پرسند "از کجا آورده ای"
ولی گمان نکنم کسی که این همه ثروت داشته باشد بتواند ذره ای درد مردم و انقلاب را درک کند. ولی اگر درک کند چه معجزه ای اتفاق افتاده است!
**********************************************************
یک ضرب المثل معروف هم هست که مرحوم پدرم همیشه می گفت "سواره از حال پیاده خبرندارد"
پ ن: مگر می شود بدون استفاده از "رانت" و ... ثروت اندوزی کرد؟ اگر راهی سراغ دارید به من هم بیاموزید.
البته محدودیت های کسب و کار دولتی و کارمندی را هم لحاظ کنید.
**************************************************
اپیزود اول: چندی پیش تصاویر یکی از ایرانیان مقیم لندن که برای تشویق در سالن بازی والیبال ایران و ایتالیا حضور یافته بود باعث شهرت این دختر جوان شد و او تا مرز قرارداد با یک کمپانی مدلینگ پیش رفت.
اپیزود دوم: چند روز پیش این خانم تماشاگر تصویری از خودش در کنار یکی از دیپلمات های ایرانی، در حاشیه بازی والیبال در لهستان منتشر کرد که خلاف شئون یک دیپلمات ایرانی تلقی شد.
اپیزد سوم: یکی از نوجوانان بسیجی ایرانی هنگامی که در اسارت رژیم بعثی بود حاضرنشد با یک خبرنگار به خاطر نداشتن پوشش (روسری) مصاحبه کند، به گونه ای که او مجبور به استفاده از روسری شد.
*******************************************************
پ ن: هفته دفاع مقدس سال 1393 =>> راستی چندسال از انقلاب می گذرد؟!!
پ ن2:تصاویر کاملا مرتبط و غیر تزئینی است!!
چند روز پیش ماشینمو فروختم البته بالاتر از اون قیمتی که کارشناس جمعه بازار میگفت. برام تجربه جالبی بود. صافکاری و تمیزی ظاهر برای خریدار خیلی مهمه اینو از مقایسه رفتار مشتری قبل و بعداز صافکاری فهمیدم. با اینکه 350 برام هزینه داشت ولی حدود 1 ت فی ماشین بالاتر رفت!
**********************************************************
نکته جالب تر اینکه من موقع فروختن به مشتری هام تمام اشکالات ریز و جزئی ماشین را لو دادم! و این خودش شده بود عامل ایجاد اعتماد بیشتر
نیت من این بود که معامله شرعی باشه و خدای نکرده به خاطر پنهان کاری عیوب ماشین معامله من دارای اشکال نباشه...
برخی از عیب های ماشین من:
کاپوت جلو و درب عقب تعویش شده
دوروبر ماشین گریسی داره و کمی سرقلم میخواد
پلوس سمت راست موقع دورزدن صدا میده
کولر ماشین نشتی ریزداره
فرمون کمی چالی داره
رادیوش آنتن دهی ضعیف داره
روغن ماشین موقع عوض شدنشه
معاینه فنی نداره
صفحه کلاچش دوسال پیش عوض شده
و...
البته کلا اینها عیبهای بزرگی به شمار نمیومدند ولی مهم اون حس خوبی داشت که موقع معامله به من دست داد. احساس آرامش داشتم چون عیبی را پنهان نمی کردم ...
تا کنون بیش از ۱۰ هزار نظر دریافت شده است.
http://farsi.khamenei.ir/page?id=27421
*************************************************
من شاعر نیستم ولی از دیدن ایشان روی تخت، جملاتی به ذهنم رسید:
اگر می خواهید کارمندتان خلاق باشد با او ایستاده مذاکره کنید
تهران-ایرنا-تحقیقات اخیر محققان دانشگاه واشنگتن در سنت لوییس نشان می دهد که ایستادن در طول جلسات سبب خلاقیت کارمندان می شود.
اگر می خواهید کارمندتان خلاق باشد با او ایستاده مذاکره کنید
به گزارش ایرنا از رویترز، چنانچه مدیران به دنبال افزایش خلاقیت و کارایی کارمندان هستند، بجای اینکه در طول جلسات در یک مکان ثابت بنشینند، از آنان بخواهند که ایستاده مذاکره کنند.
نتایج این تحقیقات در طرح ایده های جدید و حل ساده تر مشکلات به اندازه ای موثر بوده است که بسیاری از شرکت های آمریکایی این روش را برای طرح موضوعات مهم انتخاب کرده اند.
در این تحقیقات از 214 داوطلب استفاده شده است که در جلسات مختلف شرکت کرده اند. از این افراد خواسته شده که حسگرهای کوچکی روی مچ دست خود قرار دهند تا فعالیت های الکتریکی سطح پوست را کنترل کند. با این راهکار میزان انگیختگی فیزیولوژیک فرد به راحتی قابل مشاهده است.
داوطلبان به گروه های مختلفی تقسیم شدند تا در جلسات شرکت کنند. برخی از سالن ها شامل میز و صندلی بود و در برخی دیگر فقط میز قرار داشت.
نتایج این تحقیق نشان می دهد که گروه هایی که در جلسات بدون صندلی شرکت کرده بودند بسیار خلاق بودند و ایده های بکری مطرح می کردند و آن را بین اعضای گروه به اشتراک می گذاشتند. نکته قابل توجه این است که زورگویی و لجاجت در این افراد بسیار کمتر بود و با گروه تعامل بهتری داشتند.
در این تحقیقات آمده است که زمانی که افراد نشسته با هم مذاکره می کنند، معمولا سرگرم اوراق و لپ تاپ فردی خود هستند و افکار و ایده هایشان از جمع مجزاست؛ ولی زمانی که به صورت ایستاده گفتگو می کنند این افکار را به اشتراک می گذارند.
نتایج این تحقیقات در شماره اخیر نشریه Social Psychological and Personality Science منتشر شده است.
منبع: ایرنا
سلام
*
روز مبارکی است امروز
روز فاطمه سلام الله علیها
روز کهکشانها!
همان روز که ما روز زن می خوانیمش. که به نظر من باید بخوانیم روز خلقت، روز آفرینش.
چون فاطمه سلام الله علیها، بهانه خلقت است؛ بهتر بگویم:
امروز روز خلقت بهانه خلقت خلقت است.
**
امروز حس عجیبی داشتم.....
این حدیث قدسی را می خواندم:
لولاک لما خلقت الأفلاک...
با خودم می اندیشیدم، یعنی خداوند عالم، افلاک و کهکشانها و همه عظمت این هستی را به خاطر وجود فاطمه سلام الله علیها آفریده است؟!
***
به سراغ کهکشانها رفتم، و بسی زیبایی و عظمت افلاک را دیدم. و یاد این جملات آسمانی افتادم:
وعزتی وجلالی أنّی ما خلقت سماءاً مبنیة ولا أرضاً مدحیة ولا قمراً منیراً ولا شمساً مضیئة.. إلا فی محبة هؤلاء الخمسة الذین هم تحت الکساء
****
یه نکته بگم.
یه روز یک نفر میره بیابون میبینه یه درویشی (مجنون) داره با ریگ و خاک بیابون بازی میکنه( مثل بچه ها)...
شعرشو شنیدید:
دید مجنون را یکی صحرا نورد
در میان بادیه بنشسته فرد
کرده صفحه ریگ و انگشتان قلم
میزند با اشک خونین این رقم
گفت ای مجنون شیدا ، چیست این؟
می نویسی نامه ، بهر کیست این؟
گفت مشق نام لیلی میکنم
خاطر خود را تسلی میکنم....
*****
حالا منم اون مجنون تصور کنید که داره تو کهکشونا ریگ بازی میکنه:
بهترین عکس های مسابقه نجومی را دیدم. "astronomy photographer of the year 2012"
باورم نشد. بهترین عکس مربوط بود به کهکشانی که برای من نام مبارک فاطمه سلام الله علیها را تداعی می کرد.
التماس دعا
امروز به سایتی برخوردم که این توضیحات را داده بود:
"...جمله معروف «هر روز طوری زندگی کن که انگار روز آخر زندگی توست» را همه شنیدهایم، آیا تا بحال جلو آینه ایستاده اید و از خودتان پرسیده اید آیا من خوشبختم؟ من موفقم؟ من خوشحالم؟ پاسختان منفی بود؟! باید چیزی در زندگی شما تغییر کند!
در رویداد روز آخر ما در جستجوی یافتن خواستههای واقعی خود از زندگی هستیم و فرض میکنیم که آن روز، روز آخر و فرصت نهایی ما برای تغییر و انتخاب مسیر زندگی است، سعی میکنیم تا به سمت هدفی که تعیین میکنیم حرکت کنیم و زندگی خود را در جهت رسیدن به آن بهینه کنیم تا وقتی بار دیگر همان سوالهای بالا را از خود میپرسیم پاسخ مثبت بشنویم."
حالا با خود می اندیشم ؛ ویاد آن جمله زیبای امام علی علیه السلام می افتم که می فرمودند:
«اِعْمَلْ لِدُنْیَاکَ کَأَنَّکَ تَعِیشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لاِخِرَتِکَ کَأَنَّکَ تَمُوتُ غَداً» (مستدرک الوسائل ج1 ص146)
ترجمه: «برای دنیای خـودت چنان عمل کن که گویا در دنیا تا ابد زندگی میکنی؛ و برای آخـرت خـودت چنان عمل کن که گویا همین فردا میمیری»
چراکه آن چه از سخن گهربار امیرالمومنین برداشت می کنم برخلاف آن چه هست که این سایت تبلیغ آن را می کند. در جاهای دیگری هم از آموزه های غربی موفقیت به این نکته برخورده بودم. آنتونی رابینز، اسفان کاوی و ... برای غایت زندگی ما رفاه و آسایش و ثروت را اندیشیده اند. گویی آرمان بشر معاصر چیزی جز این نیست.( امنیت، رفاه و آزادی).
ما که قراره بمیریم....
پس چرا از خدا نخواهیم که با #شهادت بمیریم؟!
--------------------------------------------------
دلایل (البته برداشت شخصی من است):
1- خداوند در قران به همه پیغام داده که همه می میریم:
کُلُّ نَفْسٍ ذَآئِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَمَن زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَما الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلاَّ مَتَاعُ الْغُرُورِ
آل عمران185
-------------------------------------
2- انسان در خسران است یعنی از سرمایه عمرش کاسته می شود، (مثل معروف یخ فروش را شنیده اید) :
وَالْعَصْرِ * إِنَّ الإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ * إِلاَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴾ (العصر1-3)
-------------------------------------
3- خداوند وعده داده که بهترین خریدار همان سرمایه های ناچیز ماست (جان و...):
إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالإِنجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُم بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ} (111) سورة التوبة
-------------------------------------
4- خداوند برای تضمین این تجارت هم ، وعده بهشت را برای ما داده است:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنْجِیکُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ * تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکُمْ وَأَنْفُسِکُمْ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ * یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَیُدْخِلْکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهَارُ وَمَسَاکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ * وَأُخْرَى تُحِبُّونَهَا نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِیبٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ (الصف 10-13)
-------------------------------------
5- البته این نکته فراموش نشود که خدا حتی قربانی را با شرط تقوی می پذیرد. پس صرف آرزو کردن ما را به این تجارت پرسود نخواهد رسانید:
وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِن أَحَدِهِمَا وَلَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّکَ قَالَ إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ المائدة آیه : 27
نمازی برای والدین در مفاتیح وارد است؛ که دو رکعت است، به صورت عادی. سبک و راحت. فقط با این تفاوت کوچک:
در رکعت اول بعد از خواند سوره حمد، ده مرتبه این عبارت خوانده شود: رَبِّ اغْفِرْلى وَ لِوالِدَىَّ وَ لِلْمُؤْمِنینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسابُ . معنای آن چنین است: پروردگارا من و پدر و مادرم و همه اهل ایمان را در روز قیامت بیامرز.
در رکعت دوم، پس از خواندن سوره حمد، ده مرتبه این عبارت خوانده شود: رَبِّ اغْفِرْلى وَ لِوالِدَىَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَیْتِىَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ . معنای آن چنین است: پروردگارا من و پدر و مادرم و هرکه وارد خانهام شد و مردان و زنان مؤمن را بیامرز.
پس از اتمام نماز ، ده مرتبه این عبارت بیان شود: رَبِّ ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانى صَغیراً . و معنای آن چنین است: پروردگارا به پدر و مادرم ترحم فرما، همچنان که مرا در کودکى پرورش دادند (و ذیل رحمت خویش قرار دادند)
التماس دعای شدید. به نقل از وبلاگ جناب اقای بهشتی
دکتر امامی کاربران ایرانی را به ۱۳ گروه دسته بندی کرده و به شرح زیر طبقه بندی می کند:
تولیدکنندگان محتوا در شبکه های اجتماعی چه کسانی هستند؟
1. روح سرگردان
ناظر و مشاهده گر، هیچ اثری از حضورشان دیده نمی شود، تازه وارد هستند، چند اکانت دارند و …
2. طوطی هستند
از خودشان حرفی ندارند، فقط جملات بزرگان را نقل می کنند.
3. خودشیفته
عکس های زیاد در فیگورهای مختلف از خود منتشر می کنند، دائما آواتار خود را عوض می کنند، خود را اهل کتاب نشان می دهند.
4. عاطل و باطل
معتاد شبکه اند، چند پروفایل دارند، ساکت و آرام هستند و علاقه مند به کمک به مردم.
5. نقاب دار
آدم های ضد اجتماعی، اسم و عکس مستعار و هویت دوم دارند
6. خنثی
فالوئر هستند، فیو و لایک می کنند، ری توییت و شر می کنند و در کل تولیدکنند محتوا به شمار نمی آیند
7. یاوه گو
وراج، از صبح که بیدار می شوند از ترافیک و آب و هوا و خیابان و محیط کار و … حرف می زنند.
8. خبر رسان
کسانی هستند که علاقه مندند اولین افرادی باشند که اخبار جدید را به دیگران اطلاع می دهند
9. رهبری
در مورد موضوعات مختلف از سایر کاربران سوال می کنند و نظرشان را جویا می شوند
10. منتقد ثابت
بدبین هستند و در زجر دادن دیگران تخصص دارند
11. دمدمی مزاج
رنگ عوض می کنند، در حالی که ممکن است در یک بحث نسبت به موضوعی ابراز مخالفت کنند، در جایی دیگر همان موضوع را تأیید می کنند، مشارکت فعال دارند و متخصص کامنت دادن هستند.
12. معلم و مربی
بیشتر، عکس های گروهی منتشر می کنند، نکته های آموزشی پست می کنند، گرم و مهربان و با وجدان اند، حس خوبی دارند.
13. جوانمرد اجتماع
جدی ولی آرام هستند، قابل اعتماد، متفکر هستند و مطالب سازمان یافته منتشر می کنند.
مطالب بالا از سایت حرفه روابطعمومی نقل شده است. و مربوط است به جلسه ای که در جمعه ای که گذشت (۱۱ بهمن ۱۳۹۲) در دفتر انجمن باور، میهمان بحث “نشست اندیشه ـ ایران چه حرفی برای گفتن دارد” برگزارشد. در این جلسه دکتر حسین امامی به موضوع چگونگی ارتباط ایرانیان با جامعه ی شبکه ای پرداخت و سخنرانی اش با موضوع “تمدن ایرانی و شبکه های اجتماعی با تأکید بر شخصیت شناسی کاربران” ارائه کرد.
دکتر امامی در ابتدای بحث و تشریح وضعیت کاربران ایرانی در اینترنت گفت: بر اساس آمار، جمعیت ایران ۷۸ میلیون نفر است که از این تعداد، ۴۲ میلیون نفر به اینترنت دسترسی دارند. البته با این توضیح که هر بار کانکت شدن کاربر به اینترنت، یک یوزر تعریف می شود و کاربری که در محل کار، منزل یا موبایل به اینترنت وصل می شود، به عنوان چند یوزر متفاوت محاسبه می شود.
وی در ادامه ایران را دارای بیشترین تعداد کاربر اینترنت در خاور میانه دانست و گفت: تنها ۸ دهم درصد محتوای اینترنت به زبان فارسی تولید می شود.
به گفته امامی زبان هایی که بیشترین تولید محتوا با این زبان ها صورت می گیرد به ترتیب عبارت اند از: ۱٫ انگلیسی، ۲٫ چینی، ۳٫ اسپانیایی، ۴٫ ژاپنی، ۵٫ پرتغالی، ۶٫ آلمانی ۷٫ عربی، ۸٫ فرانسه و ۹٫ کره ای
مدتی بود که وهابیت با شعارهای زیبا و سخن راندن از توحید و شبهه افکنی های زیاد سعی داشت تا از خود چهره ای دلفریب و عرفانی نزد جوانان به جای بگذارد. کسانی که به سفر حج مشرف شده اند حتما از تبلیغات آنها باخبر هستند.
تاریخچه شکل گیری این فرقه ضاله برای همه ما روشن است.
فرقه ای که به زحمت قدمتی 200 ساله دارد. فرقه ای که به دست یک جاسوس انگلیسی بناشد. و فرقه ای که در جریان جنگ ها و خونریزی های فراوان توانست حکومت آل سعود را در عربستان، پایه گذاری کند. و هنوز خاطره ویران کردن و بی حرمتی به مقبره های امامان مان در بقیع فراموش نشده است.
بهرجهت تا دو سه سال قبل این فرقه توانسته بود چهره اصلی خودش را در پس نقاب مخفی کند. تا اینکه به مدد بیداری اسلامی، بسیاری از معادلات سیاسی و مذهبی منطقه در حال عوض شدن بود و اینجا بود که ترس از انزوا و ازمحلال باعث انجام بزرگترین خطای استراتژیک وهابیت شد.
فتواهای متعدد و پر از اشکال و متضاد با حکم خداوند به بهانه جنگ با حکومت سوریه!!
از جهاد نکاح گرفته تا صدور سند بهشت با قتل و ترور شیعیان....
این ها همگی باعث شناخته شدن چهره کثیف وهابیت در جهان شد. حالا زمان آن رسیده که کلیه مسلمانان شیعه و سنی، با حفظ اتحاد و انسجام و برادری خود، علیه این لکه ننگ که مثل غده چرکین خود را به دامان پاک اسلام چسبانیده، قیام نمایند و ضمن اعلام برائت از آن برای شناسایی برادری و اخوت واقعی میان مسلمانان شیعه و سنی اقدام عاجل نمایند.
هنر اسلامی الان باید وارد صحنه شود و با زبان رسانه و هنر به جهان بفهماند که وهابی و وهابیت با اسلام رابطه ای ندارد.
و وهابیت از اسلام نیست.
امروز صبح در حال تنظیم طرحی بودم برای امور رفاهی کارکنان، یکی از همکاران یک فنجان چای برایم آورد، واقعا چقدر چای سرصبح دلچسب است! اما اتفاقی افتاد که حتی شیرینی قند چای نیز در گلویم به تلخی مبدل شد.
راستش من توی طرحم پیشنهاد داده ام که در سالگرد ازدواج همکارانمان بن نهار یا شام از یکی از رستورانهای معتبر به آنان اهداشود تا در این روز به یادماندنی به اتفاق همسر و فرزندانشان به رستوران رفته و ما نیز در شادی آنها شریک باشیم.
برای اینکه خوب بودن این پیشنهاد را محکی زده باشم، از این همکارم سوالی مطرح کردم.
-پرسیدم شما تا به حال در سالگرد ازدواجت به رستوران رفته ای؟
-گفت نه، ای آقا کی وقت میکنه (اینجا من توی ذهنم گذشت که مسئله اصلی پوله..). خوب من متوجه شدم پیشنهادم میتونه موثر باشه چون معمولا افراد توی این روز کمتر به فکر رفتن به رستوران و این جور کارها هستند، پس این اقدام ما براشون دلچسبه.
ولی همکارم قبل رفتن گفت تازه اگر هم بخوام نمیتونم...
چون پدرخانومم الان مدتیه که تو بیمارستان بستریه، گلوش رو سوراخ کردن و ریه هاشو هر روز ساکشن میکنن...
-پرسیدم چرا؟
-چون اون یک جانباز شیمیاییه؛ الان ده ساله که حالش وخیم تر شده و نفس تنگی داره. الان هم دکترها جوابش کردن و توی بیمارستان شهید هاشمی نژاد مشهد تحت مراقبته. هرشب یکی از ما تاصبح کنار اونیم.
خواستم یک چیزی بگم که بغض گلویم را گرفت. دیگر این چای و قند پهلویش هم برایم نشاطآور نبود.
مرادعلی سعیدی، راننده لودر که چهارسال برای دفاع از اسلام و میهنمون سنگر میساخته داره زجر میکشه و تا چند ماهه دیگه به شهادت خواهد رسید. ومن به یک چای قنپلو دلخوش کنم!
به نظرشما چطور کامم را دوباره شیرین کنم، وقتی به خاطر من و تو اینگونه زجر می کشد؟
آیا با قند یا عسل....
تذکر: عکس بکار رفته در این متن تزئینی است و متعلق به ایشان نیست.
امروز صبح راس 7.30 به موسسه مالی و اعتباری مهر(بسیجیان سابق) رفتم. شعبه شهیدقرنی مشهد. قصد داشتم مبلغی را از یکی از حسابهای بانکی ام برای یک نفر که در این موسسه حساب داشت واریزکنم. خوب این موسسه به شبکه شتاب وصل نیست. ولی در محل شعبه های خودش کارت خوان (پوز) دارد که به راحتی می توان با کشیدن کارت اقدام به پرداخت نمود. اتفاقی که امروز افتاد این بود که مسئول باجه من و نفر بغل دستی اش مدام در حال تعویض سیم تلفن دستگاه بودند و خلاصه بعد کلی این طرف و آن طرف کردن. به یک همکار دیگه شون گفتند که ظاهرا دستگاه خرابه.... اون همکارشون گفت نه بابا اشکال از خط تلفنه.... مسئول باجه به من گفت چند دقیقه ای صبرکنید تا خط درست بشه! ( تو دلم گفتم اینجا موندن فایده ای نداره و جز وقت کشی ثمری نمیده و معلوم نیست چقدر طول بکشه، این آقا هم از لحنش مشخصه که رو هوا حرفی زده) ازش پرسیدم شعبه بعدی این نزدیک کجاست؟....
با راهنمایی ایشون خواستم برم شعبه شهدا. اما توی راه منصرف شدم رفتم از حساب دیگرم پولم را نقد کرده و برگشتم.
ولی به خاطر این همه مشتری مداری این کارکنان محترم متاسفم.
چون اگر صبر می کردم تا چندساعتی خبری از وصل تلفن نبود. مسئول شعبه در آخر گفتند که اشکال از سانترال شونه که از مرکز قراره بیان برای تعمیر...
راستی چقدر وقت مشتریان برای این موسسات بانکی بدون ربا! اهمیت داره؟